یارسان یا اهل حق نام یکی از آیینهایی است که پیروان آن بزرگترین اقلیت دینی در ایران را تشکیل میدهند. بر اساس باورهای یارسان، سلطان سهاک برزنجهای نخستین کسی است که این آیین کهن ایرانی را به صورت رسمی در قرن هفتم هجری حیاتی نو بخشید. بنا بر «نامه سرانجام» (کتاب مقدس یارسان)، بهلول ماهی که در قرن دوم هجری و در خانوادهای کُرد متولد شد، نخستین کسی بود که در راه استقرار آیین یاری کوشید. پس از بهلول، شخصیتهای دیگری چون باباسرهنگ (متولد ۳۲۴ ه.ق.)، شاه خوشین (متولد ۴۰۶ ه.ق.)، و بابانااوس (متولد ۴۷۷ ه.ق.) به ترویج این آیین همت گماشتند.
مروری کوتاه بر پیشینه و باورها
اساس اعتقادی یارسان بر مبنای باور به بازگشت مجدد روح به این جهان یا تولد دوباره، و همچنین باور به تجلی خدا و فرشتگان به صورت انسان است. این باورها آنان را از سایر جوامع دینی بهکل متمایز میکند. اصول دین یارسان بر اساس ۴ اصل: ۱- پاکی، ۲- راستی، ۳- نیستی، ۴4- ردا استوار است که پیروان این آیین ملزم به رعایت آنها هستند.
بیشتر پیروان یارسان در نواحی غربی ایران و در استان کرمانشاه ساکناند. شهرستان دالاهو را که بیش از ۹۰ درصد جمعیت آن را پیروان یارسان تشکیل میدهند به نوعی میتوان مرکز دینی این آیین کهن دانست. پس از دالاهو، شهرستانهای صحنه، قصر شیرین، سرپل ذهاب، اسلامآباد غرب (شاهآباد)، هرسین، و گیلانغرب جمعیت قابل توجهی از پیروان این آیین را در خود جای دادهاند. البته پیروان یارسان محدود به استان کرمانشاه نیستند و استانهای همدان، لرستان، آذربایجان شرقی و غربی، قزوین، شیراز، تهران، و مازندران نیز جمعیتی از پیروان یارسان را در خود جای دادهاند. در خارج از ایران، کشور عراق نیز موطن گروهی از پیروان یارسان است.
گاهشماری آیین یاری
از آنجا که عبادت و مراسم دینی در هر آیینی با توجه به زبان و فرهنگ مکانی که آن آیین در آن به ظهور رسیده است مشخص میشود، قبل از پرداختن به روزه و کلام مربوط به آن، به توضیح سال و ماه و فصول در نزد مردم پیرو آیین یاری میپردازیم. پیروان یارسان عبادتهای خود را بر مبنای تاریخ سلطانی «کردی» برگزار میکنند. سال آنها طبق حساب فرس قدیم و بر مبنای دوازده ماه سی روزه و پنج روز باقی مانده محاسبه میشود که به آن «پنجهتار» یا «تارپنجه» میگویند که در بهار اتفاق میافتد و هر چهار سال یک روز به سال اضافه میکند. پنجهتار در گذشته در مناطق یارساننشین با مراسمی مثل خمیر زدن به پیشانی احشام همراه بود که بنا بر اعتقاد آنان موجب سلامت و برکت دامها میشود. مردم یارسان هر فصل از سال سلطانی را متعلق و مختص به یکی از یاران و بزرگان این آیین میدانند و معتقدند که در هر فصل، به امر سلطان سهاک یکی از بزرگان امور مخصوص به آن را به عهده دارد. آنها بهار را متعلق و منسوب به داود کوسوار میدانند و چون در این فصل طبیعت دوباره زنده میشود، داود کوسوار را «چرخهچی» جهان میدانند. فصل تابستان به پیر بنیامین و فصل پاییز به پیر موسی و زمستان به مصطفی داوان تعلق دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یارسانها حاصلخیزی خاک را به پیر بنیامین، باد را به داود کوسوار، آب را به پیر موسی و آتش را به مصطفی داوان نسبت میدهند. این تقسیمها بر اساس مفاهیم فلسفی غنی شکل گرفتهاند. سال سلطانی از لحاظ تعداد روزها و طول آن با سال خورشیدی برابر است. روز اول سال سلطانی یا همان اول بهار یاری، روز سیام ماه دی در سال خورشیدی است. روز اول سال خورشیدی در گاهشماری یارسانی با اولین روز «تارپنجه یا پنجهتار» مصادف بوده است که بعد از تمام شدن دو ماه بهار شروع میشد. ماه سوم بهار از ششم فروردین آغاز و تا ۴ اردیبهشت ادامه مییافت و همین امر باعث ثابت ماندن اول فصلها شده است.
اول بهار سلطانی با اول بهار جلالی در حدود شصت روز اختلاف دارد. در نتیجه، همه ساله روز سیام دی در سال خورشیدی با اول بهار سلطانی «۲۰ ژانویه»، پنجم اردیبهشت با اول تابستان سلطانی «۲۵ آوریل»، دوم مرداد با اول پاییز سلطانی «۲۴ ژوئیه» و سیام مهر با اول زمستان سلطانی «۲۲ اکتبر» مصادف است.
مراسم روزه در بین یارسانها
هر ساله با آغاز ماه آبان مهمترین مراسم مذهبی پیروان یارسان که بدان سه روزه مرنو یا خاونکار گفته میشود، آرام آرام فرا میرسد. روزه مردم یارسان در سال در دو نوبت برگزار میشود: روزه مرنو و روزه قولطاس، که گرفتن روزه مرنو بر تمام پیروان یارسان واجب است. زمان فرا رسیدن روزه مرنو معمولا در آبان ماه جلالی است، و امکان دارد هرچند سال یک بار حداکثر یک روز آن با توجه به چرخش ماه، مصادف با ماه آذر خورشیدی شود. شرط لازم سپری شدن دوازدهمین روز از ماه قمری در چله بزرگ زمستان سال سلطانی «گرمسیری» است، یعنی روز دوازده، سیزده، و چهارده از ماه در چله بزرگ سلطانی، سهروزه مرنوی است.
بنا به باور یارسانها، زمانی که سلطان سهاک و یارانش قصد عزیمت به پردیور را داشتند، دشمنان آیین یارسان سپاهی به نام چیچک فراهم آوردند و به تعقیب آنها پرداختند. سلطان سهاک و همراهانش در غاری به نام مرنو پناه گرفتند و به مدت سه شبانهروز در غار ماندند. در روز سوم، بانویی با نام دایراک خاتون که مادر سلطان سهاک است یک خروس و یک من برنج برای آنها به غار میبرد، که آداب نذر و نیاز یارسان در همان جا به دستور سلطان سهاک شکل میگیرد.
در ایام سه روزه خاونکار، مردان و زنان یارسان علاوه بر مراسم روزه به عبادتگاهها و اماکن مذهبی میروند و با خواندن متون مذهبی موسوم به کلام، که با نواختن ساز تنبور همراه است، با خدای خود راز و نیاز میکنند. پیروان یارسان شب قبل از آغاز روزه، موسوم به شب نیت، با حضور در اماکن مذهبی و پیشکش میوه انار، که بدان نیاز گفته میشود، به پیشواز این جشن بزرگ میروند. لازم به ذکر است که دعای نیت روزه باید قبل از گرفتن روزه خوانده شود. پیروان یارسان روزه را با خوردن غذای سحری که در کردی بدان پاشام میگویند آغاز و در پایان روز و با طلوع اولین ستاره روزه خود را باز میکنند. در سومین روز و در واقع آخرین روز، با قربانی کردن یک خروس و پختن یک من (سه کیلو) برنج، با حضور پیر (روحانی مذهبی که به او سید نیز گفته میشود) طی مراسمی خاص با خواندن دعاهای مذهبی قربانی را به درگاه خداوند پیشکش میکنند که بدان مال پادشاهی گفته میشود که به معنای پیشکش نمودن نذری به درگاه خدا است. منظور از پادشاه، سلطان سهاک است که مظهر تجلی خداوند بر روی زمین است. سپس با آغاز روز چهارم، موسوم به جشن خاونکار یا عید یارسان، مردم برای تبریک عید به اقوام و بزرگان دینی یارسان، رهسپار جمخانهها یا خانههای یکدیگر میشوند و عید را به یکدیگر تبریک میگویند.